از روش سطح پاسخ برای تولید مربای آلبالو حاوی شیرین کننده استویا و با خصوصیات فیزیکو شیمیایی، حسی و رئولوژی مطلوب استفاده شد. این آزمایشات با استفاده از طرح مرکب مرکزی (CCD) با سه متغیر مستقل که شامل شکر، پکتین و استویا بودند، برنامه ریزی شد. فرآیند تولید نمونهها در پنج سطح ساکارز (50%-10)، پکتین (%5/0- 1/0) و استویا (6%/0- 2/0) در مقدار ثابت میوه
g 300 صورت گرفت. برای ارزیابی مربا، خصوصیات فیزیکوشیمیایی، حسی و رئولوژیکی مربا تعیین و بهینه شدند. غلظت ساکارز، پکتین و استویا بطور معنی داری بر روی شاخصهای رنگی، حسی و خواص رئولوژیکی مربا تاثیر داشتند. نتایج نشان داد که هیچ یک از اثرات خطی و متقابل فاکتورهای مورد بررسی بر میزان
pH مربا آلبالو معنیدار نبودند. مقادیر
L* (روشنایی) و
b* (زردی) با افزایش غلظت ساکارز و استویا افزایش یافت، همچنین افزایش پکتین سبب افزایش
a* (قرمزی) مربا شد. نتایج ارزیابی آزمونهای حسی نشان داد که متغیر شکر نقش مهمی در بهبود پارامترهای حسی مربا ایفا میکند. بررسی تستهای ناشی از آزمون کریپ نشان داد که فاکتور شکر نقش مهمی در مقدار پارامترهای
G0 و
η0 دارد. نتایج نشان میدهد که ویسکوزیته نشان داده شده توسط داشپات ماکسول (
η0) میتواند بیانگر خوبی از تاثیر غلظت ساکارز در مربا باشد. همچنین پارامترهای
G1 و
η1 نمیتوانند شاخصهای واضحی برای درک تغییرات ساختاری درون مربا با تغییرات در میزان غلظت شکر، پکتین و استویا باشند. نقطه بهینه فرمولاسیون مربای رژیمی در مقدار شکر 40%، پکتین %4/0 و استویا %3/0 بهدست آمد. بهطور کلی نتایج مطالعه نشان داد که میتوان با استفاده از پکتین و شیرینکننده استویا میزان ساکارز را در مربا کاهش داد و یک محصول کمکالری با کیفیت بهینه و شاخص مطلوبیت 69/0 در مقیاس تجاری تولید کرد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
رئولوژی موادغذایی دریافت: 1399/10/18 | پذیرش: 1400/5/16 | انتشار: 1400/9/14