جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای ویژگی‌های بافت

الناز واحدی، علی رافع، آزاده قربانی حسن سرایی،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده  در این پژوهش فرآیند تشکیل شبکه ژلی، ویژگی‌های بافتی مخلوط پروتئین ‌آب پنیر- ایزوله پروتئین سبوس برنج بررسی و ساختار ژل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مخلوط پروتئینی مذکور در نسبت‌های مختلف۱:۲، ۱:۵ و۱:۱۰ از نظر توانایی تشکیل ژل، آب‏اندازی، pH و نیز ویژگی‌های بافتی مانند سختی، چسبندگی، فنریت و پیوستگی در غلظت‏های ۱:۵ و ۱:۱۰ در سه تکرار بررسی شد. داده‌ها با استفاده از روش‏های آنالیز واریانس یک‌طرفه در سطح احتمال ۵% تحلیل شدند. نتایج نشان داد که افزودن پروتئین آب پنیر به پروتئین سبوس برنج بر شبکه ژلی آن اثر سینرژیستی داشته و موجب تقویت ساختار کمپلکس شده است. بهترین اثر برهمکنش بین این دو پروتئین در نسبت ۱:۵ و۱:۱۰ پروتئین آب پنیر به پروتئین سبوس برنج مشاهده شد، که نسبت ۱:۱۰ را می‌توان به عنوان نسبت بهینه در نظر گرفت.در حقیقت نتایج حاکی از این است که نسبت۱:۱۰ را می­توان به­عنوان نسبتی مناسب از لحاظ تشکیل ژل در فرمولاسیون مواد غذایی پیشنهاد داد.
نجمه صفری، محمد فاضل، مهشید جهادی،
دوره ۱۴، شماره ۶۶ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
ماست پرمصرف­ترین فرآورده تخمیری شیر بوده که مانند هر محصول لبنی دیگر، در معرض فساد و افت کیفیت قرار دارد. تلاش در جهت بهبود فرآیند تولید و بالا بردن کیفیت این محصول، امری ضروری می­باشد. در این پژوهش، اثرات افزودن پودر سیر وحشی (Allium Canadanse) به ماست همزده با هدف ارتقاء کیفیت محصول مورد بررسی قرار گرفت. پودر سیر وحشی (ACP) در ۵ سطح: ۰ (کنترل)، ۵/۰، ۰/۱، ۵/۱ و ۰/۲% در فرآیند تولید ماست همزده به کار گرفته شد. از معرف ۲و۲- دی فنیل-۱- پیکراهیدرازیل (DPPH) و روش­های کلدال، ژربر، سوزاندن در کوره و تیتراسیون به ترتیب، در اندازه­گیری خاصیت آنتی­اکسیدانی، مقادیر پروتئین، چربی، خاکستر، ماده­ی خشک و اسیدیته استفاده شد. ویژگی­های بافتی با استفاده از دستگاه بافت سنج (Texture analyzer) و خواص حسی توسط ارزیاب­ها مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی خاصیت آنتی­اکسیدانی عصاره­ی ACP، مقدار IC۵۰ برابر با ۹/۱۱ میکرو­گرم عصاره/ میکروگرم DPPH را نشان داد. بطور قابل توجه با افزایش میزان ACP، میزان پروتئین، خاکستر و ماده­ی خشک نمونه­های ماست افزایش یافت و از میزان چربی نمونه­ها کاسته شد. اسیدیته و ظرفیت نگهداری آب در درصدهای پایین­تر ACP مطلوب­تر بودند. استفاده از ACP، سبب کاهش کشسانی بافت گردید، اما سایر پارامترهای بافتی تحت تأثیر قرار نگرفتند. بیشترین پذیرش کلی نمونه­های ماست به نمونه­ی حاوی ACP ۰/۱% مربوط بود و درصدهای بیشتر اثر نامطلوب بر خواص حسی نشان دادند. بر طبق نتایج به دست آمده، مشخص گردید که ACP در سطح ۰/۱% می­تواند سبب بهبود خواص نمونه­های ماست گردد.
فخری شهیدی، شادی بصیری، فاطمه صادقی، صفیه خلیلیان، اسماعیل خزایی،
دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

فرمولاسیون فراورده‌های نوین میوه‌ای، موضوع بسیاری از پژوهش‌ها را به خود اختصاص داده است و در این رابطه طیف وسیعی از ترکیبات طبیعی از جمله انواع هیدورکلوئیدها و مواد افزودنی دیگر در فرمول آن‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، پاستیل توت سفید (ژل مک) به عنوان فراورده‌ای نوین از توت سفید به منظور کاهش ضایعات توت سفید، افزایش ارزش افزوده آن و معرفی یک فراورده نوین میوه‌ای و سلامت‌زا، طراحی و تولید گردید. اثر هیدروکلوئیدهای آگار در سه سطح (۵/۰، ۱ و ۲ درصد) و پکتین در سه سطح (صفر، ۵/۰ و ۱ درصد) بر ویژگی‌های حسی، بافتی، پارامترهای رنگی و فعالیت آبی مورد بررسی قرار گرفت. این طرح در قالب طرح فاکتوریل به صورت کاملاً تصادفی انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که افزایش غلظت آگار و پکتین در فرمول پاستیل باعث کاهش فعالیت آب گردید. براساس نتایج حاصل از پردازش تصویر، با افزایش هیدروکلوئیدها در فرمولاسیون، پارامتر رنگی L* افزایش ولی پارامترهای رنگی b‏* وa* روند کاهشی نشان دادند. نتایج حاصل از ارزیابی حسی نشان داد که پذیرش فراورده در حد بسیار خوبی است. در بین فرمول‌های مورد بررسی، پاستیل توت حاوی ۱ درصد پکتین و ۵/۰ درصد آگار به عنوان فرمول بهینه تعیین شد. نتایج حاصل از ارزیابی بافت حاکی از این بود که فراورده حاصل به لحاظ ویژگی‌های بافتی مورد بررسی، در دامنه قابل قبولی قرار داشتند. از طرفی ترکیب هیدروکلوئیدهای مختلف با یکدیگر برهم‌کنش داشته، می‌توانند بافت‌های جدیدی را تولید نمایند.
فریبا خادمی، زینب مهدی پور بیرگانی، جواد کرامت،
دوره ۱۷، شماره ۱۰۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

در این پژوهش تاثیر افزودن پودر کدو تنبل (صفر، ۴، ۸ و ۱۲ درصد) بر ویژگی­های فیزیکوشیمیایی، بافتی، تغذیه­ای و حسی کیک اسفنجی طی دوره انبارمانی مورد بررسی قرار گرفت. یافته­های آماری نشان داد که افزایش پودر کدو در فرمولاسیون کیک منجر به افزایش رطوبت شد در حالی که افزایش زمان انبارمانی کاهش آن را به همراه داشت. بررسی اندیس پراکسید نشان داد که افزودن پودر کدو موجب بهبود پایداری اکسیداتیو محصول شده است به گونه­ای که در تمامی مقاطع انبارمانی، اندیس پراکسید نمونه­های حاوی پودر کدو نسبت به نمونه شاهد کمتر بود. بررسی پارامترهای رنگی حکایت از کاهش روشنایی و افزایش فاکتورهای قرمزی، زردی و اندیس قهو­ه­ای شدن محصول در نتیجه افزودن پودر کدو داشت. با توجه به نتایج ارزیابی تخلخل بافت، بیشترین تخلخل در نمونه حاوی ۸ درصد پودر کدو مشاهده شد. نتایج آزمون بافت نشان داد که با افزایش پودر کدو، سفتی، نیروی لازم برای پانچ و نیروی لازم برای برش بافت کیک افزایش یافت در حالی که فاکتورهای پیوستگی و الاستیسیته کاهش پیدا کردند. دوره انبارمانی نیز از تاثیری مشابه با پودر کدو، بر پارامترهای بافتی یادشده برخوردار بود. آنالیز ترکیبات تغذیه­ای نمونه­های حاوی پودر کدو نشان داد که حضور پودر کدو در فرمولاسیون، افزایش میزان فیبر، بتاکاروتن و پتاسیم محصول را به همراه داشت این در حالی بود که زمان انبارمانی از تاثیر معنی­داری بر کیفیت تغذیه­ای محصول برخوردار نبود. پانل ارزیاب حسی نیز عنوان داشتند که نمونه­های غنی شده با پودر کدو تنبل مطلوب­تر از نمونه شاهد بودند؛ با این حال، بالاترین نمره ارزیابی حسی به نمونه کیک حاوی ۸ درصد پودر کدو تنبل داده شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که از پودر کدو می­توان جهت تولید کیکی فراسودمند با ویژگی­های حسی مطلوب و ماندگاری بالا بهره برد.

ماندانا طایفه، سید احمد شهیدی، جعفر محمد زاده میلانی، مصطفی صادقی،
دوره ۱۸، شماره ۱۱۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

استفاده از منابع فیبری مانند سبوس برنج، یکی از مناسب‌ترین روش‌ها، جهت غنی‌سازی طبیعی نان محسوب می‌گردد. با این وجود، افزودن فیبر به دلیل دارا بودن اثر منفی بر ویژگی‌های فیزیکی، بافتی، تغذیه‌ای و حسی نان، تاکنون گستردگی نیافته است. این پژوهش به‌منظور تعیین اثر افزودن سبوس برنج هیدروترمال شده در شرایط بهینه به نان، به‌عنوان قوت غالب جامعه در مقادیر ۳، ۶ و ۹ درصد به آرد گندم انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش درصد افزودن سبوس برنج هیدروترمال شده در مقادیر پایین، میزان حجم مخصوص نان افزایش و میزان دانسیته کاهش می‌یابد. بیشترین میزان رطوبت مغز نان نیز، در مقادیر بالای سبوس (۶ و ۹ درصد) مشاهده شد. نسبت پوسته به مغزی نیز با افزایش میزان درصد سبوس نسبت مستقیم نشان داد. تغییرات بافتی نیز حاکی از آن است که میزان سفتی و صمغیت نان با افزایش میزان سبوس هیدروترمال شده و طی روزهای نگهداری (روز اول تا پنجم) افزایش معنی‌داری به دست آمد. ولی میزان پیوستگی نان با افزایش میزان سبوس و همچنین در طول دوره نگهداری، روند نزولی معنی‌دار دارد. همچنین در بین مقادیر افزوده شده سبوس، تیمار حاوی ۳ درصد سبوس به‌طور معنی‌داری، نمرات بالاتری نسبت به نمونه شاهد و سایر تیمارها از نظر ویژگی‌های حسی به دست آورد. به‌طورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که از سبوس برنج هیدروترمال شده در مقادیر پایین می‌توان جهت تولید نان فراسودمند با ویژگی‌های حسی مطلوب استفاده کرد.
مهدیه بشکار، مجید دولتی، ایمان گلپور، حسین میغانی،
دوره ۱۹، شماره ۱۲۵ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

امروزه، مرکبات به­ ویژه پرتقال نقش به سزایی در رژیم غذایی انسان‌ها دارد و ارزیابی ویژگی­های کیفی آن از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. هدف از این پژوهش، بررسی و پیش‌بینی ویژگی­های بیوشیمیایی پرتقال خونی با استفاده از تکنیک­های پردازش تصویر و شبکه‌های عصبی مصنوعی است. در این آزمایش، ابتدا میزان ویتامین ث، محتوای قندی و مقدار pH با استفاده از روش­های آزمایشگاهی مختلف به دست آمد. سپس با کمک تکنیک پردازش تصویر تعداد ۱۰۸ ویژگی‌ بافتی و ۵۷ ویژگی رنگی از تصاویر اخذ شده از نمونه­های پرتقال در فضاهای رنگی CIElab، RGB، HSV و HSI استخراج شد و با بهره­گیری از روش شبکه‌های عصبی مصنوعی، ویژگی‌های بیوشیمیایی تخمین زده شدند. جهت ارزیابی پارامترها و انتخاب بیشترین دقت پیش‌بینی، از یک شبکه عصبی پیشخور با الگوریتم یادگیری لورنبرگ- مارکوارت با تعداد نرون‌ها و توابع انتقال متفاوت در لایه‌های پنهان و خروجی استفاده شد. در نهایت، با بکارگیری بهترین نوع شبکه عصبی و با استفاده از ۱۶۵ ویژگی بافتی-رنگی، میزان ویتامین ث، محتوای قندی و pH، به‌ ترتیب با ضرایب همبستگی ۹۵۰/۰، ۹۶۸/۰ و ۸۸۴/۰ تخمین زده شدند. بنابرین، با درنظر گرفتن ضریب همبستگی مناسب، می‌توان گفت فن‌آوری ماشین بینایی و پردازش تصویر قادر است با دقت خوبی ویژگی‌های بیوشیمیایی پرتقال خونی را تخمین بزند.

غزال نصرتی، حسین جوینده، محمد حجتی، محمد نوشاد،
دوره ۲۰، شماره ۱۴۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

امروزه، فرآورده­های غذایی عملگرا به عنوان رژیم غذایی سلامت­بخش به­شکلی گسترده­ای مورد توجه مصرف­کنندگان قرار گرفته است. همچنین، استفاده از میکروارگانیسم­های خاص مانند باکتری­های پروبیوتیک، امکان توسعه غذاهای نوین با قابلیت نگهداری مناسب را فراهم نموده است. در این پژوهش، به منظور تولید پنیر فراپالوده فراسودمند از پودر آب­پنیر فراپالوده با املاح کاهش یافته (DUWP) در سطوح ٠، ١ و ٢ درصد و پودر لاکتولوز در سطوح ٠ و ١ درصد به عنوان ترکیبات پری­بیوتیک استفاده گردید. به­علاوه، از باکتری­ها بیفیدوباکتریوم بیفیدیوم به­عنوان باکتری پروبیوتیک استفاده شد. ویژگی­های بافتی شامل سفتی، پیوستگی، چسبندگی، ارتجاع­پذیری، حالت صمغی و قابلیت جویدن و خواص حسی شامل رنگ، رایحه، بافت و طعم نمونه­های پنیر سین­بیوتیک در طی ٦٠ روز نگهداری (۱، ۳۰ و۶۰ روز) در دمای ٤ درجه­ی سانتی­گراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن پودر DUWP و پودر لاکتولوز به­غیر از چسبندگی و حالت ارتجاعی سبب کاهش قابل توجه مقادیر ویژگی­های بافتی شد (٠٠١/٠>P). همچنین به­طورکلی، به­غیر از ویژگی چسبندگی و پیوستگی، سایر مقادیر پارامترهای بافت تا اواسط دوره نگهداری افزایش و پس از آن کاهش یافت. نتایج حسی نیز نشان داد که هرچند افزودن پودرهای DUWP و لاکتولوز سبب کاهش ویژگی­های حسی گردید، اما اختلاف معنی­داری در اکثر موارد میان نمونه شاهد (فاقد پودرهای DUWP و لاکتولوز) و نمونه حاوی ۱% از هر یک از پودرهای مذکور مشاهده نگردید (٠۵/٠<P). بنابراین، براساس نتایج به دست آمده، نمونه سین­بیوتیک حاوی ١% پودر DUWP و ١% پودر لاکتولوز به عنوان بهترین نمونه پنیر سین­بیوتیک فراپالوده مشخص گردید. با توجه به پتانسیل این محصول در ارتقای سلامت جامعه و کاهش ابتلا به بیماری، تولید و مصرف این پنیر عملگرا پیشنهاد می­گردد.
مهدی کاشانی نژاد، محمدامان ضیائی فر، علیرضا سلیمانی پور، ناصر بهنام پور،
دوره ۲۱، شماره ۱۵۱ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

با تغییر در شدت عملیات مکانیکی-حرارتی متفاوت، تنوع فرمولاسیون و شرایط نگهداری، ۳۶ نمونه پنیر موزارلا کم­چرب تهیه و سختی چسبندگی، انسجام، فنریت، حالت صمغی و قابلیت جویدن آنها توسط تجزیه و تحلیل مشخصات بافت اندازه­گیری و با استفاده از تجزیه و تحلیل تک­متغیره در قالب فاکتوریل در نرم­افزار SPSS با یکدیگر مقایسه شد. سپس تصویربرداری از همان نمونه­ها با دوربین فراطیفی در محدوده ۱۰۰۰-۴۰۰ نانومتر با دوربین فراطیفی انجام و پس از پیش­پردازش طیف­ها و جداسازی طول موج­های مؤثر به کمک الگوریتم­های انتخاب ویژگی، مدلسازی با الگوریتم رگرسیون خطی چندگانه، رگرسیون حداقل مربعات جزئی، ماشین بردار پشتیبان با کرنل خطی، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه، جنگل­های تصادفی و الگوریتم رأی اکثریت در نرم­افزار پایتون انجام و کارائی مدل­های ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که با تشدید عملیات مکانیکی-حرارتی، سختی، فنریت، حالت صمغی و قابلیت جویدن و انسجام افزایش و چسبندگی کاهش پیدا کرد (۰۵/۰< P). افزودن اسید و جانشین­شونده­های چربی سبب کاهش سختی، انسجام، فنریت و قابلیت جویدن شده و حالت صمغی و چسبندگی را افزایش دادند. الگوریتم رأی اکثریت، بیشترین کارایی را در پیش­بینی سختی (۸۷۸/۰=R۲p، ۵۲/۲۶۰۶= RMSEp و ۱۲/۲=RPD) بروز داد و توانست انسجام موزارلا را با کارائی بالاتری نسبت به سایر الگوریتم­ها پیش­بینی نماید. رگرسیون خطی چندگانه در پیش­بینی چسبندگی کارائی نداشت، اما روش جنگل­های تصادفی با عملکرد بالا این ویژگی را پیش­بینی نمود (۸۰۸/۰=R۲p، ۴۹/۵۶= RMSEp، ۹۰/۱=RPD). شبکه عصبی پرسپترون چندلایه با کمترین خطا، توانست فنریت (۸۴۸/۰= R۲p ۰۹۴/۰= RMSEp، ۱۲/۲=RPD) و قابلیت جویدن (۸۴/۰=R۲p، ۲۱/۱۱۱۷= RMSEp، ۹۶/۱=RPD) موزارلا را با عملکرد مناسب پیش­بینی نماید. تمام روش­ها به جز جنگل­های تصادفی توانستند با کارائی بالا حالت صمغی را پیش­بینی کنند. در این مطالعه مشخص شد عوامل فرایند تأثیر معنی­داری بر ویژگی­های بافتی داشتند و روش تصویربرداری تصویربرداری فراطیفی یک روش جایگزین مناسب برای تخمین ویژگی­های بافتی پنیر موزارلا تشخیص داده شد.
 
علی فروهر، حامد صابریان، محسن ابراهیمی همتی کیخواه،
دوره ۲۱، شماره ۱۵۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

 بلوط دارای ترکیبات پلی­فنولی و املاح سودمند می‌باشد که استفاده از آن در محصولات غذایی موجب افزایش ارزش غذایی محصولات تولید شده، ایجاد ارزش افزوده برای این میوه جنگلی و درنهایت، حفظ اراضی و جنگل‌های بلوط می‎شود. هدف از این تحقیق، غنی سازی نان باگت با استفاده از آرد بلوط بود. تأثیر جایگزینی ۱۰ تا ۳۰ درصد آرد بلوط با آرد گندم، به همراه ۱ تا ۴ درصد گلوتن بر خصوصیات کیفی نان تولید شده، بررسی شد. بهینه‌سازی فرمولاسیون نان بر اساس طرح سطح پاسخ انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از آرد بلوط منجر به افزایش سفتی در نان می‌گردد و افزودن گلوتن، بخشی از این اثر را تعدیل می‌کند. سفتی اولیه و حجم مخصوص نان‎های دارای کمترین و بیشترین میزان آرد بلوط به ترتیب در محدوده ۳۱/۷ تا ۱۰/۹ نیوتن و ۹۴/۲ تا ۷۰/۳ سانتی­متر مکعب بر گرم بهدست آمد. نتایج پردازش تصویر مرکز نان نشان داد که با افزایش درصد آرد بلوط، درصد تخلخل به شکل معنی‌داری کاهش یافت، هرچند که افزودن گلوتن، تخلخل را به­­طور معنی­داری (۰۵/۰>P) افزایش داد. همچنین مشخص شد که افزودن آرد بلوط، باعث کاهش روشنایی (L*) مغز و پوسته نان گردید. در نهایت از نظر مصرف­کننده، فرمول بهینه که دارای ۱۰ درصد آرد بلوط و ۴ درصد گلوتن بود، با امتیاز ۸۳/۴ نسبت به نمونه فاقد آرد بلوط با امتیاز ۰۸/۴، دلپذیرتر تشخیص داده شد. بنابراین، میتوان معایب نان حاوی آرد بلوط را با افزودن گلوتن برطرف نمود و حتی به نان با پذیرش کلی مطلوبتر نسبت به نان گندم دست یافت.

فاطمه جعفری کوشکقاضی، علیرضا صادقی، مهران اعلمی، هدی شهیری طبرستانی، دل آسا رحیمی،
دوره ۲۱، شماره ۱۵۵ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

تولید فراورده­های پروبیوتیک مبتنی بر غلات، یک راهکار مهم به منظور افزایش میزان مصرف این میکروارگانیسم­های مفید در رژیم غذایی روزانه در سطح دنیاست. در مطالعه حاضر، ویژگی­های بافتی، خصوصیات حسی و زنده­مانی کشت همراه پروبیوتیک در کیک فنجانی حاوی برنج سیاه تخمیر شده با روکش خوراکی مالت مورد بررسی قرار گرفت. بر  اساس نتایج، زنده­مانی مخمر پروبیوتیک در روکش خوراکی مالت پس از ۶ روز نگهداری به ۱۰۶ پرگنه در هر گرم از محصول رسید. علاوه بر این، سفتی بافت (۷۷/۱۵۲۹ گرم) و صمغی شدن (۱۴/۹۶۲) در کیک حاوی برنج سیاه تخمیر شده به شکل معنی­داری (۰۵/۰P< ) نسبت به نمونه شاهد بیشتر بود. با اینحال، تخلخل و پذیرش کلی مناسبی در نمونه مذکور مشاهده شد. بر این اساس، استفاده از مخمر پروبیوتیک در روکش خوراکی مالت به عنوان یک حامل مناسب، قادر به حفظ زنده­مانی این کشت همراه در طی دوره ماندگاری کیک در محدوده پیشنهاد شده برای میکروارگانیسم­های پروبیوتیک است. با توجه به قابلیت­های سلامتی­بخش پروبیوتیک­ها و مقادیر مصرف کیک فنجانی در رژیم­هایی غذایی امروزی، این محصول می­تواند انتخاب مناسبی به منظور مصرف مقادیر  بیشتر از میکروارگانیم­های مفید باشد.
 

صفحه ۱ از ۱