۱۷ نتیجه برای شعبانپور
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
اثر سه روش شستشو (آب معمولی با دمای محیط، آب جوشیده با دمای ۳ تا ۵ درجه سانتیگراد و آب جوشیده با دمای ۴۰ درجه سانتیگراد)، با افزودن نمک (۵/۱ درصد) و بدون نمک بر روی کیفیت محصول نهایی بررسی شد. نتایج آزمایشهای شیمیایی و میکروبی طی روزهای صفر، دوازدهم و بیست و چهارم بین تیمار آب جوشیده با دمای ۳ تا ۵ درجه سانتیگراد و۴۰ درجه سانتی گراد اختلاف معنیداری وجود نداشت(۰۵/۰ <p) ولی در تیمار آب معمولی با دمای محیط اختلاف معنیدار بود(۰۵/۰ ≥p). نتایج خواص حسی بین تیمارها اختلاف معنیدار ی را نشان داد، بهطوری که تیمار آب جوشیده با دمای ۳ تا ۵ درجه سانتیگراد در گروه با نمک، بالاترین و آب جوشیده با دمای ۴۰ درجه سانتیگراد و آب معمولی با دمای محیط در گروه بدون نمک، پائینترین خواص حسی (رنگ و بافت) را داشتند.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف این پژوهش در مرحله اول بازیافت پروتئین موجود در پساب کارخانههای پودر ماهی با استفاده از کیتوزان، نانوذرات کیتوزان و ترکیب کیتوزان-سولفات آلومینیوم(آلوم) بود. در مرحله دوم، ویژگیهای پروتئین استخراج شده از لحاظ پروفایل اسیدهای آمینه ضروری بررسی شد. همچنین کاهش حجم پروتئین پساب با بررسی ویژگیهایی مثل کدورت، pH، COD و پروتئین محلول ارزیابی شد و ویژگیهای نانوذرات کیتوزان با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی بررسی گردید. بررسی مورفولوژی نانوذرات کیتوزان بهوسیلهی میکروسکوپنیروی اتمی نشان داد که این نانوذرات دارای شکل کروی با سطح ناهموار و قطرمتوسط ۴۰ نانومتر هستند. شاخصهای کدورت، COD و پروتئین محلول بعد از افزودن غلظتهای مختلف کیتوزان، نانوذره کیتوزان و ترکیب کیتوزان-آلوم نسبت به نمونه شاهد کاهش معنیداری را در سطح ۵ درصد نشان داد. بیشترین بازیافت پروتئین مربوط به ترکیب کیتوزان-آلوم و نانوذرات کیتوزان بود. ترکیب کیتوزان-آلوم و نانوذرات کیتوزان نسبت به یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند (۰۵/۰ p≥).بررسی پروتئین بازیافت شده از لحاظ پروفایل اسیدهای آمینه ضروری نشان داد که در پروتئین پساب پودر ماهی، اسیدهای آمینه نظیر هیستدین، لیزین، متیونین و فنیل آلانین وجود دارد.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
بهمنظور بهبود خواص فیلمهای تولیدی بر پایه پروتئین میوفیبریل ماهی فیتوفاگ (Hypophthalmichthys molitrix)، از ۳ سطح نانوفیبرسلولز (۱، ۳ و ۵%) استفاده شد. تیمار بهینه با ارزیابی خصوصیات مکانیکی، فیزیکی، نوری و همچنین آزمون میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) تعیین شد. افزودن نانوذرات سلولز تغییری در استحکام کششی ایجاد نکرد اما سبب کاهش کشسانی فیلمهای تولیدی شد (۰۵/۰>p). خاصیت ممانعت فیلمها در برابر بخار آب و دیگر خواص فیزیکی، با افزودن نانوفیبرهای سلولز در سطح ۱% بهبود یافت اما در غلظتهای بالاتر تضعیف شد (۰۵/۰>p). نتایج حاصل از SEM نیز نشان داد که نانوذرات در غلظت پایین پراکنش همگنتری دارند و فیلمهای بهدست آمده دارای سطح مقطع صافتر و مناسبتر نسبت به سطوح بالاتر نانوذرات بودند. بهطور کلی میتوان گفت در تولید فیلمهای پروتئین میوفیبریل-نانوفیبر سلولز، استفاده از سطوح پایین نانوذرات در بهبود خواص مکانیکی و فیزیکی فیلمها موثر میباشد.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
تأثیر افزودن اسید چرب امگا-۳ به سه شکل روغن ماهی، امولسیون روغن در آب و امولسیون ژلهای بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، حسی، میکروبی، بافت، رنگ و افت پخت سوسیس ماهی تولیدی از کپورنقرهای (Hypophthalmichthys moltrix)بررسی شد. ترکیبات تقریبی تفاوت معناداری در بین تیمارهای مختلف نشان نداد (۰۵/۰p>). میزان pH در بین تمام تیمارها از ۵۲/۶ -۷۲/۶ متغیر بود و در طی زمان کاهش یافت. غنیسازی سوسیس با روغن ماهی سبب افزایش EPA، DHA و کاهش نسبت امگا-۶ به امگا-۳ از ۳۰/۲۲ به ۸۵/۹ گردید (۰۵/۰>p). مقدار شاخص تیوباربیوتیک اسید در تیمار شاهد و روغن ماهی افزایش بیشتری در طول زمان داشت (۰۵/۰>p). افت پخت در تیمار امولسیون ژلهای کمتر از سایر تیمارها بود. نتایج بافتسنجی نشان داد که سختی سوسیسهای حاوی امولسیون ژلهای بهمراتب بیشتر از سایر نمونهها بود. در ارزیابی حسی، در مجموع سوسیس تهیه شده با امولسیون ژلهای امتیاز بالاتری نسبت به سایر تیمارها کسب کرد. بهطورکلی، تیمار امولسیون ژلهای کاراجینان در بین تیمارها روش مناسبی برای غنیسازی سوسیس ماهی تعیین گردید.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی اثر سطوح مختلف چربی و جایگزینی بخشی از نمک کلرید سدیم با کلرید پتاسیم بر خواص فیزیکو شیمیایی، حسی و ماندگاری سوسیس ماهی تهیه شده از مینس ماهی طی نگهداری در یخچال بود. در این راستا سوسیس ها با مقادیر متفاوت چربی (۱۰، ۱۵، ۲۰ درصد) و جایگزینی بخشی از کلرید سدیم با کلرید پتاسیم (NaCl۵۴ /۰ +KCl۹۵/۰ و NaCl ۰۲/۱ + KCl ۴۷/۰) تهیه و به مدت ۳۰ روز در یخچال نگهداری شدند و تحت آزمایش های فیزیکی، شیمیایی و حسی قرار گرفتند. نتایج بررسی ترکیبات تقریبی و pH، تفاوت معنی داری بین فرمولاسیون های مختلف سوسیس با نمونه شاهد نشان داد ( ۰۵/۰>P). با اضافه شدن KCl به فرمولاسیون، محصول نهایی سختی بالاتری نسبت به شاهد داشت. در آنالیز حسی هم تفاوت معنی داری بین نمونه ها دیده نشد. تیمارهایی که چربی بالاتری داشتند بیشترین امتیاز را در صفت بافت به خود اختصاص دادند اما این تفاوت معنی دار نبود (۰۵/۰< P). در رنگ، مزه و پذیرش کلی نیز تفاوت معنی داری بین سایر نمونه ها و نمونه شاهد مشاهده نشد. به طور کلی پارامترهای حسی در طول زمان کاهش یافت اما این کاهش معنی دار نبود. افزایش تیو باربیوتیک اسید در همه تیمار ها در طول زمان مشاهده شد اما در هیچ یک از تیمار ها از حد مجاز تجاوز نکرد.
دوره ۸، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: برای بازارپسندی و ترجیح مصرف دو نوع محصول مرطوبکننده دست (ژل آلژینات و کرم فوکوییدان) تولید شده از جلبک سارگاسوم، این مطالعه صورت پذیرفت و سپس با یک نمونه تجاری رایج به عنوان شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت.
روشها: ژل و دو نمونه کرم به صورت مجزا در ۳ قوطی ۱۰ گرمی برای ارزیابی توسط۳۰ نفر آماده شد. ارزیابی با مصرف یک هفتهای هر کدام و با فاصله زمانی یک هفته توقف مصرف انجام شد. پرسشنامه طراحی شده شامل سوالات جامعه شناختی و سوالاتی شامل ۱۲ ویژگی از محصولات بود که بر حسب ترجیح با ۳ درجه، رتبه بندی شد. در تحلیل رتبهبندیها از آزمون فریدمن و برای تشخیص محصول نهایی ترجیح داده شده از روش امتیازدهی استفاده شد.
یافتهها: از ویژگیهای کرم و ژل تولیدی، رطوبترسانی و ماندگاری آن در سطح معنیداری مورد پسند بود. بهطوریکه ژل بیشترین رطوبترسانی، و کرم بیشترین ماندگاری را داشت. مصرفکنندگان در انتخاب یک مرطوبکننده مناسب برای دست خود به ویژگی تغذیهکنندگی و آبرسانی پوست، ارگانیک بودن و نرم بودن بیشتر توجه میکردند. آنها قوطیهای ۲۵۰ گرمی را برای کرمهای مرطوبکننده میپسندند. در اولویت بندی این ویژگیها، تغذیهکنندگی، آبرسانی، اثر درمانی و ترمیمکنندگی پوست بالاترین رتبه را کسب کردند. در نهایت کرم مرطوبکننده فوکوییدان بالاترین بازارپسندی را کسب نمود.
نتیجهگیری:نمونه کرم تولید شده از فوکوییدان مستخرج از جلبک سارگاسوم در مقایسه با ژل آلژینات تولیدی از همین جلبک، به عنوان یک مرطوبکننده با ماندگاری مناسب و داشتن سایر ویژگیهای کرم پوست دست، میتواند یک محصول پذیرفتنی برای ساخت نمونه تجاری در بازار باشد.
پریا رئوفی، سید مهدی اجاق، بهاره شعبانپور، محسن یحیایی،
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) به عنوان ﯾﮑﯽ از آبزیان ﻣﻬم و اقتصادی ﮐﺸﻮرﻣﺎن از اﻫﻤﯿﺖ زﯾﺎدی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. از آنجا که با ﮔﺬﺷـﺖ زﻣـﺎن و اﻓـﺰاﯾﺶ درجه حرارت ﮐﯿﻔﯿـﺖ ماهی صید شده ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ، ﻟﺬا ﮐﺎﻫﺶ درﺟﻪ ﺣﺮارت به وسیله یخ گذاری در ﺑﺪو ﺻﯿﺪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ راﻫﮑـﺎری ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺟﻬـﺖ جلوگیری از اﻓـﺖ ﮐﯿﻔت ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺑﺎﺷﺪ. در این ﭘﮋوﻫﺶ ، تغییرات برخی از فاکتورهای کیفی ماهی سفید که به مدت ۱۶ روز در یخ نگهداری شد، همانند رطوبت تحت فشار، pH ، TBA، TVB-N، FFA، بار باکتریایی سرما دوست و کل به منظور ﺑﺮرسی اثرات تأخیر در یخ گذاری ماهیهای صید شده و افت کیفی محصول اندازهگیری شد. بر اساس نتایج این تحقیق، تمامی شاخصهای بیوشیمیایی و میکروبی در طول مدت زمان نگهداری افزایش معنیداری(۰۵/۰ P ≤) داشتند. تأخیر در یخ گذاری ماهیان سبب اکسیداسیون بالاتر شد، همچنین عدم توجه به شیوه صحیح نگهداری و نگهداری طولانی مدت در یخ میتواند صدمات جدی را به کیفیت گوشت وارد سازد. بنابراین بهتر است که ماهی پس از صید بلافاصله یخ گذاری شود. کوتاه کردن زمان نگهداری محصول در یخ و تسریع در استفاده از برودتهای زیر صفر درجه سلسیوس کمک شایسته ای به افزایش عمر نگهداری محصول مینماید.
بهاره شعبانپور، صونا کلته، افسانه ندیمی، فاطمه گلعلی پور، مریم آذری به، مرضیه کی شمس، محیا نامدار،
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده هدف از این مطالعه بررسی اثر روشهای مختلف آماده سازی اولیه ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykis)(کامل، شکم خالی، فیله و فیله پروانهای) بر کیفیت و مدت ماندگاری طی ۴ ماه نگهداری در فریزر خانگی بود. به این منظور ماهیان قزلآلا پس از انتقال به آزمایشگاه و شستشو، به روشهای ذکرشده آماده گردیدند و ارزیابی کیفی ماهیان در انتهای هر ماه از طریق اندازهگیری فاکتورهای شیمیایی (اسیدهای چرب آزاد، تیوباربیتوریک اسید، پروتئین، چربی، رطوبت، خاکستر، رطوبت تحت فشار،pH و میزان آهن هم) و حسی (طعم، بو، بافت، رنگ) انجام شد. با گذشت زمان نگهداری میزان آهن هم کاهش یافت، طوری که در انتهای دوره نگهداری تیمار کامل میزان آهم هم بیشتری نشان داد. همچنین میزان رطوبت تحت فشار، TBA و FFA در تیمارهای مختلف افزایش یافت و در ماه ۴ نگهداری، مقادیر این متغیرها در تیمار کامل کمتر بود. نتایج آنالیز حسی بیانگر کاهش مطلوبیت تمامی تیمارها با افزایش زمان نگهداری بود اما این میزان کاهش در ماهی کامل کمتر بود. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان عنوان نمود که نگهداری ماهی به شکل کامل نسبت به شکلهای دیگر آن پیشنهاد میگردد.
سید مهدی اجاق، کاوه رحمانی فرح، سجاد ایزدی، بهاره شعبانپور،
دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
استفاده از پوششهای هیدروکلوئیدی یکی از روشهای پیش تیمار جهت کاهش میزان جذب روغن در طی فرآیند سرخ کردن است. هدف از این پژوهش بررسی اثر هیدروکلوئیدهای مختلف شامل کربوکسی متیل سلولز، هیدروکسی پروپیل متیل سلولز، زانتان و زدو در مقادیر ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد بر میزان جذب روغن و خواص کیفی میگو پس از فرآیند سرخ کردن میباشد. میگوهای بدون پوشش (شاهد) و میگوهای پوشش دهی شده با محلولهای هیدروکلوئیدی جهت کاهش رطوبت سطحی به مدت ۱۰ دقیقه تحت دمای ۱۵۰ درجه سلسیوس قرار گرفتند، سپس بستهبندی شده و در فریزر ۲۰- درجه سلسیوس نگهداری شدند. پس از گذشت یک هفته، میگوها بهصورت منجمد در دمای ۱۷۰ درجه سلسیوس به مدت ۹۰ ثانیه در روغن آفتابگردان سرخ شدند. پوششهای هیدروکلوئیدی باعث کاهش میزان جذب روغن و افزایش میزان رطوبت در میگوهای سرخشده شدند. بیشترین میزان رطوبت و کمترین میزان چربی در میگوهای پوشش دهی شده با محلول هیدروکسی پروپیل متیل سلولز با غلظت ۵/۱ درصد مشاهده شد. پوششهای هیدروکلوئیدی باعث نرم شدن بافت و کدر شدن رنگ میگوها شدند. نتایج ارزیابی حسی نشان داد که همه نمونهها (پوشش دهی شده و بدون پوشش) قابلقبول بودند و درمجموع نمونههای پوشش دهی شده با محلول کربوکسی متیل سلولز با غلظت ۱ درصد بیشترین پذیرش کلی را داشتند.بنابراین،استفاده از پوششهای هیدروکلوئیدی میتواند روش مناسبی برای تولید فرآورده آماده مصرف میگوی کمچرب باشد.
سجاد ایزدی، بهاره شعبانپور، سید مهدی اجاق، مجتبی پوریا،
دوره ۱۴، شماره ۶۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
استفاده از هیدروکلوئیدها یکی از روشهای مؤثر جهت کاهش میزان جذب روغن در فرآوردههای سرخشده میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات هیدروکسی پروپیل متیل سلولز بر کاهش جذب روغن و کیفیت ناگت ماهی در طی فرآیند سرخ کردن می باشد. در طی فرآیند تولید ناگت ماهی، هیدروکسی پروپیل متیل سلولز با مقادیر مختلف ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد به سه قسمت مختلف ناگت شامل قطعات اولیه، آردزنی و لعاب افزوده شد. تمامی ناگتها در دمای ۱۸۰ درجه سلسیوس به مدت ۴ دقیقه در روغن آفتابگردان سرخ شدند. نتایج نشان داد افزودن هیدروکسی پروپیل متیل سلولز به قسمت لعاب بیشترین تأثیر را بر کاهش جذب روغن در ناگت ماهی دارد. با افزایش درصد هیدروکسی پروپیل متیل سلولز افزودهشده، میزان چربی ناگت ماهی سرخشده کاهش یافت. بیشترین میزان روشنایی (L) در تیمار ۵/۱ درصد هیدروکسی پروپیل متیل سلولز افزودهشده به لعاب و بیشترین میزان قرمزی (a*) در تیمار شاهد مشاهده گردید. سختی بافت ناگت ها با افزودن هیدروکسی پروپیل متیل سلولز کاهش یافت. نتایج ارزیابی حسی نشان داد ناگت ماهی حاوی ۱ درصد هیدروکسی پروپیل متیل سلولز در لعاب بالاترین پذیرش کلی را داشت. بنابراین درمجموع افزودن ۱ درصد هیدروکسی پروپیل متیل سلولز به فرمولاسیون لعاب جهت تولید ناگت ماهی کمچرب پیشنهاد میشود.
بهاره شعبانپور، معظمه کردجزی، خاطره نظری، مینا اسمعیلی خاریکی،
دوره ۱۴، شماره ۶۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
پوست، استخوان، اسکلت، سر و دم ماهی و میگو از جمله ضایعاتی هستند که طی فراوری تولید می شوند. این ضایعات می توانند هیدرولیز آنزیمی شده و به واحدهایی با خواص کاربردی سودمند تبدیل گردند. در این راستا پروتئین هیدرولیز شده از ضایعات میگوی ببری سبز (Penaeus semisulcatus) توسط آنزیم فلاورزایم تهیه گردید و از روش سطح پاسخ بر اساس ۱۸ تیمار تعیین شده جهت بررسی اثر نسبت آنزیم به سوبسترا، دما و زمان روی پروتئین استفاده شد. آزمایش های مربوط به ارزیابی خواص آنتیاکسیدانی پروتئین هیدرولیز شده تولیدی با سه روش ارزیابی قدرت دفع رادیکالهای آزاد DPPH، هیدروکسیل و قدرت احیای آهن انجام شدند. به طور کلی فرآوردههای تولیدی پاسخ بهتری به دفع رادیکال DPPH در مقایسه با قدرت دفع رادیکال آزاد هیدروکسیل و قدرت احیای آهن نشان دادند. از میان تیمارهای تولید شده، تیمار ۷ (دما ۰۶/۵۴ درجه سانتیگراد به همراه نسبت آنزیم به سوبسترا ۶۱/۱% و مدت زمان ۸/۱۰۵ دقیقه) با درجه هیدرولیز (۵/۳۳%) و محتوی پروتئین (۵/۷۹%) به عنوان تیمار بهینه بر اساس بالاترین خواص آنتیاکسیدانی برگزیده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که پروتئین هیدرولیز شده حاصل از میگو می تواند در صنایع غذایی مفید باشد.
سجاد ایزدی، بهاره شعبانپور، سید مهدی اجاق، مجتبی پوریا،
دوره ۱۴، شماره ۶۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در سالهای گذشته استفاده از هیدروکلوئید ها در فرآوردههای سرخکردنی یکی از روشهای مؤثر جهت کاهش جذب روغن در طی فرآیند سرخ کردن میباشد. مطالعه حاضر با هدف اصلی بررسی تأثیر افزودن هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و کیتوزان در مقادیر مختلف ۵/۰، ۱، ۵/۱ و ۲ درصد به لعاب بر کاهش جذب روغن در ناگت ماهی انجام گرفت. در این پژوهش تمامی ناگتهای ماهی در دمای ۱۸۰ درجه سلسیوس به مدت ۴ دقیقه در روغن آفتابگردان سرخ شدند. نتایج نشان داد تیمار شاهد (لعاب بدون هیدروکلوئید) دارای میزان چربی بیشتری نسبت به سایر تیمارها بود (۰۵/۰>p). کمترین میزان چربی در تیمار هیدروکسی پروپیل متیل سلولز ۲ درصد مشاهده شد (۰۵/۰>p). بهطور کلی، افزایش مقدار هیدروکلوئید ها در لعاب موجب افزایش میزان پوشش دهی و میزان رطوبت و کاهش میزان چربی گردید. افزودن هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و کیتوزان در مقادیر بالا باعث افزایش میزان روشنایی (L) روکش خارجی ناگت ها نسبت به نمونههای تیمار شاهد گردید (۰۵/۰>p). میزان سختی بافت ناگتها با افزودن هیدروکلوئید ها به لعاب کاهش یافت (۰۵/۰>p). نتایج ارزیابی حسی نشان داد تیمار هیدروکسی پروپیل متیل سلولز ۱ درصد بیشترین پذیرش کلی را داشت درحالیکه تیمار هیدروکسی پروپیل متیل سلولز ۲ درصد کمترین امتیاز را کسب کرد. بنابراین، افزودن هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و کیتوزان در مقادیر زیر ۲ درصد به فرمولاسیون لعاب جهت تولید ناگت ماهی کمچرب پیشنهاد میگردد
بهاره شعبانپور، گلنار قربانیان، پرستو پورعاشوری، سید مهدی اجاق، سید مصطفی عقیلی نژاد،
دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
به منظور رسیدن غلظت بهینه نمک، تخم نمک سود ماهی قزلآلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) با افزودن نمک خالص و مخلوط (۵/۳، ۵/۴ و ۵/۵ درصد) تهیه گردید. آزمایشات شیمیایی، میکروبی، ارزیابی حسی و سنجش رنگ نمونهها در طی ۶۰ روز نگهداری در دمای یخچال مورد بررسی قرار گرفت. مقدار بارباکتریایی کل، سرمادوست، کپک و مخمر تعیین گردید. بارباکتریایی کل در نمونههای تولیدی با درصد بالاتر نمک (۵/۴ و ۵/۵) کمتر بود. این کاهش در افزایش نمک خالص از ۵/۴ به ۵/۵ درصد اثر معنیدار نداشت. به طور کلی، افزودن ۵/۴ و ۵/۵ درصد نمک سبب جلوگیری و کاهش رشد میکروبی گردید و مقدار بارباکتریایی در مورد نمک خالص و نمک مخلوط به ترتیب پس از ۳۰ و ۶۰ روز به ۵ تا ۶ واحد لگاریتمی رسید. شاخص روشنایی L* نمونهها باافزایش درصد نمک از ۵/۳ به ۵/۵ افزایش داشت. در تمامی نمونهها شاخصهای a*و b*در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنیداری کاهش یافت. غلظت بالاتر نمک رابطه خوبی با شاخصهای حسی نمونهها داشت. رنگ، بو، بافت و شاخصهای حسی با درصد نمک بالاتر درطی نگهداری بهبود یافتند. این نتایج نشان میدهد که نوع و غلظت نمک در فرآوری تخم قزلآلا مهم بوده ودرصد بالاتر نمک سبب افزایش مدت ماندگاری گردید.
علیرضا عالیشاهی، سید مهدی اجاق، بهاره شعبانپور، سجاد ایزدی،
دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
مایکروویو یکی از سریعترین و آسانترین روشهای پخت مواد غذاییمی باشد. ولی گرم کردن فرآوردههای سوخاری مانند ناگت ماهی با مایکروویو به دلیل انتقال بخار آب داخلی به لایه سطحی موجب نرم شدن روکش ترد آنها میشود. هدف از این پژوهش بررسی اثر محلولهای هیدروکلوئیدی شاملکیتوزان و کربوکسی متیل سلولز در غلظتهای ۱ و ۲ درصد بر بافت و سایر خواص کیفی ناگت ماهی پس از پخت با مایکروویو بود. ناگتهای ماهی در محلولهای هیدروکلوئیدی غوطهور شدند و سپس به ترتیببا آرد گندم و لعاب پوشش دهی شدند. همه نمونهها در دمای ۱۸۰ درجه سلسیوس به مدت ۳ دقیقه در روغن آفتابگردان سرخ شدند. پس از فرآیند سرخ کردن، نمونهها بستهبندی و در فریزر ۲۰- درجه سلسیوس نگهداری شدند و پس از یک هفته، در مایکروویو با فرکانس ۲۴۵۰ مگاهرتز و توان ۷۰۰ وات به مدت ۲ دقیقه گرم شدند.نتایج نشان داد که پوشش دهی ناگت ماهی با محلولهای هیدروکلوئیدی باعث افزایش بازده محصول و افزایش چسبندگی روکش میگردد(۰۵/۰>P). محلول کربوکسی متیل سلولز با غلظت ۲ درصد بیشترین تأثیر را در کاهش جذب روغن و بهبود بافت نهایی ناگت ماهی داشت(۰۵/۰>P). پوشش دهی ناگت ماهی با محلولهای هیدروکلوئیدی در غلظت ۲ درصد اثر معنیداری بر افزایش میزان روشنایی روکش داشت (۰۵/۰P<). نتایج ارزیابی حسی نشان داد که نمونههای پوشش دهی شده با محلول کربوکسی متیل سلولز در غلظت ۲ درصد بیشترین پذیرش کلی را داشتند.
محسن کاظمی، سید مهدی اجاق، بهاره شعبانپور، حجت میرصادقی،
دوره ۱۴، شماره ۶۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در این تحقیق ژلاتین از فلس ماهی کپور معمولی در شرایط مختلف pH استخراج و به منظور تولید فیلم مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی اثر pH استخراج ژلاتین بر خواص فیلم ها، آزمون های فیزیکی، مکانیکی، نوری و طیف سنجی مادون قرمز فیلم های مربوطه انجام گرفت. بالاترین میزان استحکام کششی در فیلم های با pH برابر ۵ مشاهده شد. از نظر کشسانی، بیشترین میزان در pH ۷ مشاهده شد. حلالیت و تورم پذیری فیلم های تولیدی در pH ۵ کمترین میزان را نشان دادند که بیانگر مقاومت نسبتا بهتر آن ها به آب در قیاس با سایر فیلم ها بود. اما از نظر نفوذپذیری به بخار آب مناسب ترین حالت در pH خنثی مشاهده شد. خواص نوری و شفافیت فیلم ها به طور کلی شرایط مناسبی داشتند و اختلاف معنی داری با یکدیگر نشان ندادند. نتایج حاصل از طیف سنجی مادون قرمز نیز دال بر این مطلب داشت که محتوای مارپیچ سه گانه بیشتر در فیلم های تولیدی در pH اسیدی ملایم (۵) سبب بهبود خواص مکانیکی آنها در مقایسه با سایر فیلم ها شده است. به طور کلی می توان عنوان کرد که از بین فیلم های تولید شده، فیلم های حاصل از pH برابر ۵ از نظر خواص مکانیکی و پایداری در برابر آب نسبت به فیلم های تهیه شده در سایر pH ها مناسب تر بوده و تا حدی با فیلم های تولیدی از ژلاتین حاصل از پستانداران قابل مقایسه اند.
سکینه حیدری، بهاره شعبانپور، پرستو پورعاشوری،
دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
غذاهای دریایی حاوی پروتئین و چربیهای سودمند هستند ولی دارای فیبر کمی هستند که با افزودن فیبر خوراکی از نظر تغذیهای کاملتر میگردند. بنابراین در این تحقیق سوریمی ماهی فیتوفاگ با فیبرهای جودوسر و گندم (۶ ،۴ ،۲ ،۰ درصد) بعنوان منبعی از فیبرهای خوراکی غنیسازی شد. نمونههای تولیدی از نظر ویژگیهای شیمیایی، فیزیکی و خصوصیات حسی مورد بررسی قرارگرفتند. مقادیر رطوبت، چربی و پروتئین خمیر سوریمی حاوی فیبر جودوسر و گندم نسبت به نمونه شاهد کاهش یافت (۰۵/۰p<). همچنین افزودن فیبر سبب افزایش روشنایی و سفیدی نمونههای خمیر سوریمی نسبت به شاهد گردید. با افزودن فیبر گندم سختی نمونهها بطور معنیداری نسبت به نمونه شاهد کاهش یافت. افزودن فیبر جودوسر و سطوح پایین(۲ و ۴ درصد) فیبر گندم تاثیر معنیداری بر خاصیت چسبندگی و حالت جویدنی ژلها نداشت اما با افزایش سطح فیبر جودوسر در مقایسه با فیبر گندم، خاصیت چسبندگی و حالت جویدنی افزایش یافت. در مقایسه با نمونه شاهد سفیدی و روشنایی ژل سوریمی دارای فیبر جودوسر وگندم به طور معنیداری کاهش یافت و در مقادیر زردی و قرمزی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتایج ارزیابی حسی تفاوت معنیداری در ظاهر، بو، طعم وپذیرش کلی نشان نداد و با افزایش سطح فیبر گندم رنگ ژل سوریمی مطلوبتر ارزیابی گردید. به طور کلی افزودن فیبر جودوسر در سطح ۶ درصد سبب دستیابی به ژل سوریمی بهتری گردید.
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از پلیمرهای عایق در زمینههای مختلف گسترش پیدا کرده است. لذا با توجه به اهمیت و کاربرد این نوع پلیمرها در صنایع گوناگون، بررسی خصوصیات رفتاری آنها از جمله خصوصیات حرارتی جهت استفاده بهینه و بهصرفه از آنها ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش با در نظر گرفتن فوم سرامیکی زیرکونیا به صورت یک بعدی به تخمین خواص تابشی و هدایتی این نوع فوم به عنوان یک عایق پلیمری با استفاده از روش انتقال حرارت معکوس پرداخته شده است. روش انتقال حرارت بکار رفته در این پژوهش روش گرادیان مزدوج میباشد. همچنین از روش عددی حجم محدود برای حل معادلات انرژی و تابش بهره برده شده است. مسئله انتقال حرارت معکوس برای تخمین پارامترهای تابش- هدایت با در نظر گرفتن دو حالت، تک سنسور و دو سنسور و با در نظر گرفتن حدسهای اولیه مختلف حل شده است. برای حل مسئله معکوس از دادههای مربوط به حل مستقیم استفاده شده و با وارد کردن مقداری خطا، این دادهها در حل معکوس بهکار گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که الگوریتم گرادیان مزدوج برای محاسبه خواص تابشی و هدایتی پلیمرهای عایق حرارتی نتایج قابل قبولی ارائه میدهد و همچنین با افزایش تعداد سنسورها دقت پارامترهای تخمین زده شده با استفاده از الگوریتم گرادیان مزدوج افزایش مییابد.